در راسته زرگرها

ساخت وبلاگ

در راسته زرگرها

 

      یکی از درس‌هایی که در کودکی از پدرم آموختم هنگامی بود که در بازار قدیمی تهران در حال گذر بودیم. آنجا بود که پدرم با بیان ضرب المثلی تحت عنوان "جنگ زرگری" به من آموخت، جنگ و نزاع همیشه نباید همانطور که نمود دارد درک شود. جنگ زرگری کنایه از جنگی است ساختگی و ظاهری. جدال و نزاعی دروغین که میان دو یا چند تن برای فریفتن شخص سوم در می‌گیرد و پایه و اساسی جز فریب و نیرنگ و زیاده طلبی ندارد.

      زمانی که دو دکان‌دار ساده برای فریفتن یک مشتری چنان به سیاست چنگ می‌آویزند چرا ما نباید از سیاست‌مداران نیرنگ‌پیشه‌ی مسلط بر میهن خودمان چنین مواردی را انتظار داشته باشیم؟

     اخیرا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شاهد نمایش سری مستندهایی تحت عنوان "ایستگاه پایانی دروغ" بودیم که مستقیما اشاره به فردی به نام روح الله زم داشت. در این مستند اینطور وانمود می‌شد که روح الله زم به عنوان موسس کانال تلگرامی آمدنیوز در تور سازمان امنیت و اطلاعاتی رژیم بوده و اقداماتش که در قالب اخبار در کانالش و برخی تلویزیون‌ها قرار می‌گرفته حاصل دروغ‌ پردازی‌های دیکته‌ شده‌ی این سازمان بوده است.

     بهتر است ابتدا مروری کوتاه بر کانال آمدنیوز و فعالیت‌هایش داشته باشیم. امروزه همگان با اصطلاح "دروغ گوبلزی" آشنا هستند. دروغ گوبلزی یا به دیگر معنا دروغ بزرگ اصطلاحی هست در پروپاگاندا که نخستین بار توسط آدولف هیتلر به جهانیان معرفی شد. هیتلر در کتاب نبرد من درتبیین روش پیاده سازی این نوع پروپاگاندا بیان می‌دارد که دروغ باید چنان عظیم باشد که هیچ‌کس باور نکند که کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند. همچنین جمله‌ی معروفی از او موجود است که می‌گوید: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است». بعدها یوزف گوبلز که وزیر تبلیغات رایش سوم بود این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که دروغ بزرگ یکی از روش‌های تبلیغاتی مورد استفاده انگلستان است که دروغ بزرگی می‌گویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری می‌کنند.

     این روش امروزه با گسترش رسانه‌ها و همچنین بسیار در دسترس بودن آن برای مولفان و خبرسازان فعال در این زمینه، با موج جدیدی از خرده فیک نیوزها همراه شده که تمام جهان را در برگرفته است. اگر هدف دروغ بزرگ ایجاد یک تفکر در ذهن شنونده بود هدف فیک نیوز نیز اغتشاش فکری مخاطب به منظور انحراف ذهن او از واقعیات موجود و هدایتش به سمت و سوی دلخواه هست. به این طریق مسائل اصلی به حاشیه برده می‌شوند و خبرسازان و صاحبان قدرت می‌توانند با استفاده از تکنیک‌های متعدد (که دروغ بزرگ نیز یکی از آنهاست) مقصود خود را در اذهان عمومی دیکته کنند.

     کانال خبری آمدنیوز که با شروع اعتراضات دی ماه سال نود و شش بسیار پررنگ شد، نمونه‌ی بارز چنین سیاست‌هایی است. کنترل اعتراضات دی ماه سال نود و شش، که توسط برخی جناح‌های حکومت جهت نیل به اهداف خاص ترتیب داده شده بود، به سرعت از اختیار ترتیب دهندگانش خارج گشت و به عرصه‌ای برای اعلام انزجار طبقه‌ی فرودست جامعه از سیاست‌های رژیم جمهوری اسلامی بدل گشت. درست در این نقطه عطف بود که شاهد اعلام حضور و پررنگ شدن کانالی به نام آمدنیوز بودیم که به روش‌های مختلف خود را لیدر این موج بواقع مردمی معرفی می‌کرد. جالب اینکه در این جریان لیدرسازی حکومت بصورت واضح در زمین آمدنیوز بازی می‌کرد و به اصلاح رایج در میان سیاست‌مداران این کانال را پروموت می‌نمود. به عنوان مثال می‌توان به خبرهای هر روزه‌ای اشاره کرد که در تارنماهای سپاه چون خبرگزاری فارس و یا تارنماهای جناح اصلاح طلب اشاره کرد، که بصورت مداوم خبرهایی مبنی بر مبارزه با کانال آمدنیوز را درج می‌نمودند. روزی معاون دادستان کل کشور در جمع خبرنگارانی که به منظور اعلام خبری مربوط به آمدنیوز جمع شده بودند می‌گفت «اگر وزیر ارتباطات علیه آمدنیوز اقدامات مناسب را مبذول ندارد، علیه وزیر ارتباطات اعلام جرم میکنیم» و روز دیگر روزنامه ایران به نقل از سردار کمال هادیان فر رئیس پلیس فتا می‌نوشت کانال تلگرام موسوم به آمدنیوز با ارسال ایمیلی از سوی وزی ارتباطات مسدود شد.

    جایی می‌دیدیم آذری جهرمی وزیر ارتباطات در صفحه رسمی خود در فضای مجازی پیامی منتشر و در آن از لزوم اتحاد مردم و مسئولین، جهت مبارزه با دشمن سخن به میان می‌آورد و دشمن را با آمدنیوز مترادف می‌نمود. جای دیگر از مکاتبات این وزیر با پیشینه‌ی اطلاعاتی امنیتی و پاول دوروف مدیر تلگرام در مورد آمدنیوز مطالبی پخش می‌شد و این خبرها همواره مورد بحث و تحلیل رسانه‌های داخلی و خارجی! حکومت قرار می‌گرفت. گویی مردم به دعوت این کانال به سرکردگی روح الله زم به صحنه آمده‌اند و هدایت آنها نیز مستقیما توسط این شخص انجام می‌گیرد و هیچ کانال و شبکه و فرد دیگری در جبهه اپوزوسیون رژیم فعال نیست. به هر صورت به گمان نگارنده رژیم در قبولاندن روح الله زم و کانال آمدنیوز به بدنه‌ی اجتماع به عنوان اپوزوسیون رژیم تا حد زیادی موفق بود و شاهد عضوگیری بسیار زیاد این کانال و به تبع آن مرجع قرار گیری اخبار عمدتا جعلی و منحرف‌کننده‌ی این کانال در بسیاری از رسانه‌های خبری ایرانی بودیم (و متاسفانه هستیم).

     با توجه به اینکه هدف فیک نیوز همانطور که ذکر شد ایجاد اغتشاشات ذهنی در مخاطب و دوری تمرکز وی از واقعیات و صداهای به حق هست، روح الله زم پس از فروکش اعتراضات دی ماه سال نود و شش و حالا با ایجاد وجهه‌ای حق به جانب به پشتوانه‌ی دزدیدن ثمره‌ی اعتراضات دی ماه، به کار خود ادامه داد. اما اینبار او با نفوذ به میان برخی جریانات اپوزوسیون وجهه‌ و جایگاهی سیاسی نیز برای خود قائل بود. او هر روز خبری به سبک مقتدایان خود، روح الله خمینی که خدعه کردن را الگوی کار خود قرار می‌داد و آدولف هیتلر که دروغ بزرگ گفتن را راهبردش معرفی می‌کرد نشر می‌داد و به پروژه‌ی فیک نیوز ترتیب داده شده توسط خود رژیم دامن می‌زد. شاید و حتما "دامن زدن" پایان بخش خوبی برای جمله قبل نبود. باید گفت این شخص تبدیل به لیدر پروژه‌ی فریب رژیم شده بود. این روند آنقدر ادامه یافت که دیگر اعتماد آن قسمت از بدنه‌‌ی جامعه که به خبرسازی‌های این شخص باور داشتند سلب شد و دیگر اخبار عجیب او رنگ و بویی نداشت. در این روند باید به روشنگری‌های مداوم حنجره‌های قدرتمند اپوزوسیون راستین رژیم که از ابتدا این شخص و کانالش را محصول و یا همسو با رژیم جمهوری اسلامی می‌دانستند اشاره و از آنها سپاسگزاری کرد. به هر روی پس از چندی زمزمه‌های مبنی بر گماشتگی زم در چشم بدنه‌ی جامعه پررنگتر شد. حال پروژه‌ی جنگ زرگری می‌توانست تولدی دوباره برای چهره‎ای قدیمی و مضمحل باشد.

     در این زمان بود که رژیم با ساختن مستندی تلویزیونی ضمن صحه گذاشتن به جعلی بودن اخبار زم، با بیانی وارونه او را بواقع جدا از حکومت نشان داد. در این بازی درست است که زم به جهت نشر اخبار دروغین که به ظاهر به او دیکته شده بود در ذهن مخاطب شماتت می‌شد، اما از دیگر سو او مظلوم ماجرا معرفی و مهمتر اینکه او دشمن رژیم معرفی می‌شد. اکنون زم که تا پیش از این دروغگویی او کم و بیش ‌بر همه ثابت شده بود همچنان دروغگو باقی می‌ماند، اما دروغگویی فریب خورده و دشمن رژیم و نه گماشته آنان.

     در انجام این پروژه‌ی جدید شاهد همکاری برخی چهره‌های ارسالی رژیم به خارج کشور، که تحت عنوان اپوزوسیون صادراتی رژیم مشهور هستند نیز بودیم. جمهوری اسلامی از چهل سال گذشته سیاستی را پی گرفته‌ که بهترین توصیف از آن را می‌توان در سخن اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب تهران در دهه شصت به زندانیان سیاسی یافت. لاجوردی در آن سالها به زندانیان سیاسی می‌گفت: «ما بر خلاف رژِیم پهلوی اجازه نمی‌دهیم زندان به ماشین ساخت قهرمان تبدیل شود.» او اشاره به این داشت که پس از آزادی زندانی سیاسی دید جامعه به آن زندانی بسیار مساعد بود و او دیگر تبدیل به قهرمان ملی شده بود. اما در دهه هفتاد شاهد تغییری بسیار زیرکانه در این سیاست بودیم. این بار خود رژیم افرادی از فعالین سیاسی را پس از اندکی از زندان آزاد و مقدمات مهاجرت آنها به خارج از کشور را فراهم می‌نمود. بسیاری افراد را شاهد بودیم که با جرمهای بسیار سنگین از دید رژیم، به سرعت و بدون دردسر از زندان رژیم آزاد و به راحتی به خارج از کشور مهاجرت کردند و با نفوذ به میان اپوزوسیون به تبیین اهداف رژیم در میان آنها پرداختند. در انجام پروژه‌ی تطهیر روح الله زم شاهد پروموت کردن فریب خوردگی زم توسط رژیم بودیم. بواقع آنان هدف کارفرمای خود مبنی بر فاصله داشتن زم از رژیم را به صورت گسترده به گوش همگان رساندند. بهرحال برای جمهوری فریب یک "روح الله زم" فریب خورده ولی دشمن رژیم، بهتر از یک زم دروغگوی همکار رژیم بود و این چیزی بود که رژیم می‌خواست و تا حدود زیادی به آن رسید.

     پایبندی به آموزه‌های قرآن وظیفه‌ی هر مسلمان است و یکی از آموزه‌های پرتکرار قرآن و اسلام مکر است. در آیه‌ی "مکرو و مکر الله و الله خیرالماکرین" الگوی برای هر مکرکننده‌ای نیز شخص الله معرفی شده و در ابتدای این مستند تلویزیونی نیز سازنده، پایبندی رژیم به این سیاست تبیینی توسط الله مدینه را متذکر می‌شود...

 

 

                                                                                     علی نیکخواه

                                                                                                

فیلم مستند سایه رویا...
ما را در سایت فیلم مستند سایه رویا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alinikkhah بازدید : 213 تاريخ : سه شنبه 4 تير 1398 ساعت: 6:58